نویسنده: سرویس دین و دعوت
مرحبا قومی که داد بندگی سر دادهاند
روزها با روزهها در گوشهها بنشستهاند
نفس را مقهور کرده روح را داده فتوح
طرفهیالعینی نبوده غافل از یزدان و لیک
ترک دنیا گفتهاند، از قید آن آزادهاند
باز شبها در مقام بندگی ایستادهاند
زاد تقوا برگرفته بهر مرگ آمادهاند
سیلها با این همه از چشم خود بگشادهاند
خواهران و برادران ایمانی سلام و رحمت خداوند رحمان و رحیم بر شما باد؛ بیائید از خداوند منان خاضعانه طلب کنیم که به ما توفیق دهد آنچنان نمازی را بجا آوریم که خود از آن راضی باشد.
عزیزان! میخواهیم ادامهی بحثهای قبلی را پی گرفته و آنرا به مرحلهی اجرا و عمل در آوریم. اما چگونه؟
مرحله اول: با این تصور که خداوند علیم، بر ظاهر و باطن ما مسلط و بر نیات و گفتهها و حرکات ما حاضر و ناظر است رو به قبله خواهیم ایستاد. چون اقوال و کردار انسانها براساس نیت آنها ارزیابی میشوند (إنَّما الاعمال بالنیات)، نیت بجای آوردن نماز را در قلب خود حاضر نموده و این چنین بر زبان جاری میسازیم: «قصد و نیت من این است که 2 رکعت نماز جمعه را برای ذاتالله به جای آورم» در همان حال دستها را تا برابر شانهها بلند میکنیم و میگوئیم: «الله اکبر» با گفتن این کلمه اعلام میداریم که خداوند از همه اشیا، بالاتر و بزرگتر است، بزرگتر از مال و ثروت، کسب و کار و تجارت، زن و فرزند . . . و بهتر اینکه بگوئیم و تصور کنیم که جزء الله هیچچیزی نزد ما بزرگ و مهم و محبوب نیست یعنی: («فقط الله» بزرگ است و بس) با بلند کردن دستها دنیا و مافیها را پشت سر گذاشته و هرگونه فکر و قول و عمل، حرکات و اشاراتِ خارج از نماز را برخود حرام میسازیم (به همین خاطر آنرا تکبیره الاحرام میگویند). به این صورت بر کشتی نماز سوار و از ساحل دنیا فاصله میگیریم و در دریای نور و رحمت الهی شنا کرده و بال میزنیم و به سوی مقصد پیش میرویم.
بعد از گفتن الله اکبر دستها را پایین آورده و دست راست را روی دست چپ بر سینه قرار میدهیم و با تمام وجود میگوئیم: «خداوندا در برابر ذات کبریایی تو خاشعانه ایستادهایم، هر نوع کبر و غرور را زیر پا گذاشتهایم، با قلبی بیدار و ذهنی هوشیار، آمادهی گفتگو و راز و نیاز با تو هستیم.»
مرحله دوم: حالا دعای افتتاح را میخوانیم: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفاً وَمَآ أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ. إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی للَّهِ رَبِّ ٱلْعَالَمِینَ * لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ مِنَ ٱلْمُسْلِمِینَ».
یعنی: ( قلب و روح خود را متوجه کسی مینمایم که آفرینندهی آسمانها و زمین است. از انحراف به دور، مسلمان و مطیع امر پرودگارم. از کسانی نیستم که برای پرودگار شریک قرار میدهند. همانا نمازم، حرکاتم « حج و...»، زندگی و مرگم تنها برای پرودگار عالمیان است. هیچ شریکی ندارد و به این«موارد»امرشدهام و من از کسانی هستم که تسلیم امر خداوند هستند.)
با خواندن این دعا، عظمت و قدرت الهی بر قلبهایمان مسلط میشود. خشوع و فروتنی بیشتری حاصل، عهد و پیمان بندگی تازه و خلوص نیت بیشتر و بیشتر میشود.
مرحله سوم: باید توجه کرد که شیطان، همان دشمن قسم خوردهی انسان در چنین وقت حساسی که درصدد ارتباط با خداوند مهربان هستیم، ما را رها نخواهد کرد، و بیتفاوت نخواهد بود چون او نمیخواهد انسان به معبودش ( که الله است) نزدیک شود و به سوی بهشت قدم بردارد و به عالمی فراتر از دنیا و ماده بیندیشد. لذا قلب و ذهن او را به امور دنیوی و شهوات مشغول میسازد و میخواهد آن کانال ارتباطی که با خداوند باز کردهایم را مسدود نماید.
اما تنها سپر و سنگری که قلب و ذهن انسان را از تیرهای زهرآگین شیطان محفوظ میدارد: جملهی «أعُوذ باللهِ من الشَیطان الرجیم» است (پناه میبرم بر خداوند از شر شیطان رجم شده). شیطان در اثر نافرمانی خداوند از رحمتهای الهی محروم و برای همیشه مطرود گردید و او همین محرومیت و منفوریت و مطرود بودن را برای انسان میخواهد و برایش تلاشهای فراوان خواهد کرد و دامهای فریبنده خواهد نهاد.
به این خاطر تنها راه چاره، پناه بردن و تکیه نمودن بر خداست. این تنها جملهای است که شیطان از آن میهراسد و فرسنگها از آن دور میشود. لازم است با جاری کردن این جمله، تمام تعابیر بالا و معانی زیبنده را بر ذهن و قلب خود خطور دهیم. تا در محیطی پر از امن و امان و با دلی راحت و خیالی آسوده سفر به سوی پرودگار عالم را شروع کنیم.
مرحله چهارم: در این مرحله سورهی فاتحه را قرائت میکنیم. سورهای که خواندن آن در هر رکعت واجب است و طبق فرمایش پیامبر (ص) نماز بدون فاتحه صحیح نمیباشد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الله اکبر و لله الحمد
نظرات